شب یلدا شبی است که در ایام گذشته پیران برجوانان قصه خود و وطن خود و در ایام محرم واقعه عاشورا را تعریف می کردند امیدوارم بحث یارانه ها این اجازه را جوانان بر پیران و بزرگان خود بدهند که روال را عوض نکنند
راستی امشب شب تولد من هم می باشد چهل سالگی می گویند حکمتهایی دارد امیدوارم که بر همه انسانها و بر بنده حقیر نیز خوش باشد و در زیر سایه ولایت زندگی کنم انشا الله
عفت مرعشی بهمنظور اخذ ویزای سفر به انگلیس، صبح امروز (یکشنبه) مقارن تجمع ضدانگلیسی دانشجویان در سفارتخانه انگلیس حوالی میدان فردوسی تهران حضور یافت.
به گزارش رجانیوز، در حالی که دانشجویان آماده تجمع بزرگ ضدانگلیسی در مقابل سفارت این کشور بهدلیل اعتراض به نقش سازمان جاسوسی MI6 در ترور استاد شهید دکتر شهریاری هستند، درهای سفارت برای خانم عفت مرعشی همسر آقای اکبر هاشمی رفسنجانی و عماد هاشمی فرزند محسن و نوه او گشوده شد.
عفت مرعشی و عماد هاشمی در حالی به سفارت انگلیس رفتهاند که ضمن مصاحبه و گرفتن عکس برای آنها ویزا صادر شود.
این در حالی است که در سفارت انگلیس روزهای یکشنبه به روی متقاضیان ویزا بسته است اما امروز درب این سفارتخانه، استثنائاً برای عفت مرعشی و عماد هاشمی باز شده بود.
همسر و نوه آقای اکبر هاشمی از در پشتی سفارت برای اخذ ویزا به درون سفارت رفتهاند.
تجمع ضدانگلیسی دانشجویان قرار است ساعت 14 امروز در مقابل سفارت انگلیس برگزار شود. جان ساورز حدود سه هفته قبل از ترور دکتر شهریاری بر ضرورت ترتیب دادن سلسله عملیاتهای اطلاعاتی و امنیتی برای متوقف کردن فعالیت هستهای ایران تأکید کرده بود.
دکتر سعید جلیلی در جریان مذاکرات ژنو3، بحث را با یادآوری شهادت مظلومانه شهید شهریاری آغاز کرد و صراحتاً از دست داشتن سرویسهای امنیتی غرب در این عملیات خبر داد و مشخصاً از جان ساورز نام برد.
آقای هاشمی بهرمانی که اینقدر به خاطر پست رهبری فتنه به پا کردی تو هنوز نمی توانی جلوی زنت را بگیری چطوری می خواستی مملک را حفظ کنی آقایان اصولگرا چشم همه شما روشن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مناظره امام حسین(ع) با کوفیان در روز عاشورا |
راوی گوید: آن حضرت این خطبه را در حالی که بر شمشیرش تکیه زده بود با صدایی بلند، این چنین بیان فرمود: «اُنُشِدُکُمُ اللهَ هَلْ تَعرفونَنی؟» «شما را به خدا سوگند میدهم آیا مرا میشناسید؟» گفتند: «آری تو را میشناسیم؛ تو پسر رسول خدا ـ صلیالله علیه و آله ـ و سبط او هستی.» فرمود: «اُنْشِدُکُمُ اللهِ هَلْ تَعْلَمونَ اَنَّ اُمّی فاطمهُ بنت محمّدٍ؟» شما را به خدا سوگند، آیا میدانید که مادر من فاطمه زهرا ـ علیهاالسّلام ـ دختر محمد ـ صلیالله علیه و آله ـ است؟» گفتند:«آری میدانیم». فرمود: «اُنْشِدکُمُ اللهِ هَلْ تعلَمونَ أن ابی علیُّ بیُ ابیطالب ـ علیهالسّلام ـ» «شما را به خدا سوگند، آیا میدانید که پدر من علی بن ابیطالب ـ علیهالسّلام ـ است ؟» گفتند: «آری به خدا سوگند.» فرمود : «اُنْشِدُکُمُ اللهَ هَلْ تعلمونَ أنّ جدَّتی خدیجهُ بنتِ خوَیلِدٍ، اَوَّلُ نساء هذهِ الامهَإسلاماًّ؟» «شما را بخدا آیا میدانید که مادر بزرگ من خدیجه دختر خویلد اولین زنی است که اسلام آورد؟» گفتند: «آری به خدا سوگند همین طور است.» فرمود:«اُنْشِدُکُمُ اللهَ هل تعلمونَ اَنَّ الطیَّار فی الجنَّه عمّی»؟ «شما را بهخدا، آیا جعر طیار که در بهشت پرواز میکند عموی من نیست؟ همگی گفتند: آری بهخدا سوگند؟ فرمود: «فَانشدکُمُ الله هل تعلمونَ اَنّ هذا سیف رسولالله ـ صلی الله علیه و آله ـ انا مُتقَلّدُهُ؟» «شما را بخدا، آیا میدانید که این شمشیر رسول خدا ـ صلیالله علیه و آله ـ است که من همراه دارم؟» گفتند :«آری بخدا سوگند.» فرمود: «اُنْشِدُکُمُ اللهَ هل تعلمونَ أنّ هذهِ عمامه رَسولِ اللهِ ـ صلیالله علیه و آله ـ اَنا لا بِسُها؟» «شما را به خدا سوگند آیا میدانید که علی ـ علیهالسّلام ـ اولین کسی بود که اسلام آورد؟ و آیا میدانید که او از نظر دانش از دیگران عالمتر بود و از نظر حلم و بردباری از همه برتر بود؟ و او ولی هر مؤمن و مؤمنهای بود؟» گفتند:«آری بخدا سوگند» فرمود:«فَبِمَ تَسْتَحِلّونَ دَمی وَ أبی الذّائدُ عَنِ الحَوضِ یَذودُ عنهُ رجالاً کما یُذادُ البعیرُ الصّادرُ عَنِ الماء وَ لِواءُ الحْمد ِفی یدِ أبی یومَ القیامهِ؟» «پس به چه دلیل و با چه جرأتی خون مرا مباح میسازید با اینکه پدرم ساقی و پاسدار حوض کوثر است؛ افرادی را از کنار حوض کوثر میراند، همانگونه که ساربان شتر را از سراب میراند، و با اینکه در روز قیامت (لواء و پرچم حمد) در دست پدرم میباشد؟» گفتند: «ای حسین! تمام این مطالب را میدانیم، ولی ما از تو دست بر نمیداریم و آنقدر در مقابل تو میایستیم تا از تشنگی جانت به لب برسد. |
بلاغة الحسین ص 188 ـ ناسخ التواریخ |
جواب سلام را با علیک بده ،
جواب تشکر را با تواضع،
جواب کینه را با گذشت،
جواب بی مهری را با محبت،
جواب ترس را با جرأت،
جواب دروغ را با راستی ، ........
جواب زشتی را به زیبایی،
جواب توهم را به روشنی،
جواب خشم را به صبوری،
جواب سرد را به گرمی،
جواب نامردی را با مردانگی،
جواب همدلی را با رازداری،
جواب پشتکار را با تشویق،
جواب اعتماد را بی ریا،
جواب بی تفاوت را با التفات،
جواب یکرنگی را با اطمینان،
جواب مسئولیت را با وجدان،
جواب حسادت را با اغماض،
جواب خواهش را بی غرور،
جواب دورنگی را با خلوص،
جواب بی ادب را با سکوت،
جواب نگاه مهربان را با لبخند،
جواب لبخند را با خنده،
جواب دلمرده را با امید،
جواب منتظر را با نوید،
جواب گناه را با بخشش،
و جواب عشق چیست جز عشق؟
محرم ماه الفت با جنون است
چراغ کوچه هایش بوی خون است
محرم حرمت خون است و خنجر
تلاطم می کند حنجربه حنجر
دل من فدای دو دست اباالفضل
به قربان چشمان مست اباالفضل
ربود از همه ساقیان گوی سبقت
به چوگان دل ناز شست اباالفضل
غم ِ زهرا مرا سوز درون داد
دم ِ حیدر به من شور جنون داد
حسین آمد به زخم دل نمک ریخت
مرا با شور عاشورا در آمیخت
مرا سودای زینب در به در کرد
نصیبم جرعه ای خون جگر کرد
ز فرط تشنگی بی تاب گشتم
عطش دیدم ز خجلت آب گشتم
چه ها گویم ز مَشک تیرخورده
ز دست ساقی شمشیر خورده
به خاک افتاد مشک از دست ساقی
دو عالم پر شد از بوی اقاقی
مشامم پر شد از داغ شهیدان
که می گردم بیابان در بیابان
یا بقیه الله آقا جان تسلیت . . . .