سئوالاتی که در ذهن هر مسلمان واقعی است این است که چگونه مسلمانان افرادی مثل ابوبکر و عمر و عثمان را بعنوان خلیفه و جانشینان پیامبر اکرم (ص) می دانند و بدون بررسی تمامی جوانب قبول می کنند بدون آنکه به ظاهر و باطن امر توجه کنند مسلمانان و در واقع اهل سنت باید سئوالاتی را از خود بپرسند و در دین مبین اسلام که جهان شمول واقعی است بیشتر تحقیق کنند اهل سنت باید حساب خود را از وهابیت این غاصبان حرم امن الهی جدا کنند آنان که ایادی استکبار و انگلیس هستند و جایی در دین اسلام ندارند . آزاد مردان اهل سنت در این ماه مبارک رمضان که به قرآن تلاوت می کنند باید کمی هم به فکر فرو روند و به سئوالات زیر هم بدون اغراض و از روی بی طرفی پاسخ دهند
چرا عایشه در مقابل امیرمؤمنان اعلان جنگ کرد و لشکر کشید؟
چرا در حالی که از رسول خدا صلّی الله علیه و آله صراحتا و به دفعات صادر
شده که فرمودند: «من جنگ می کنم با آن کس که با علی جنگ کند.»
آیا وی از جنگ و محاربه با رسول خدا صلّی الله علیه و آله حذر نداشت؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آیا درست است که در روایات اهل سنت
وارد شده است که ابی بکر در هنگام احتضار و اواخر عمر خود ، از انجام چند
کار احساس پشیمانی و ندامت کرد و آرزو می کرد که ایکاش این کارها را انجام
نمیداد ؟
یکی از این کارها ، حمله به خانه وحی بود.
بنا به نقل طبری ( محمد بن جریر ) در تاریخ الامم و الملوک ( مشهور به تاریخ طبری ) ج2 ص 619 ( چاپ موسسه الاعلمی للمطبوعات – بیروت – لبنان – سنه 1403 ه ق ) :
.. "ابوبکر می گوید که ایکاش 3 کار را ترک می کردم و انجام نمیدادم
1- ایکاش به خانه فاطمه (سلام الله علیها ) کاری نداشتم و آن را نمی گشودم ، اگر چه با اعلان جنگ آن را بر من بسته بودند .
حکایت می کنند روزی از نوشیدنی که برای شخص خلیفه ی دوّم فراهم آورده بودند، فردی بنوشید و از قضا مس
ت و دستافشان شد. خلیفه آن بینوای مدهوش را بدید و حد بر او روا دانست.(1)
باری، اگر آن مرد به سکر این نوشیدنی جهالت داشت که بر او حدّی نباشد.
و امّا اگر به جهت تأسّی بر حضرت خلیفه، کرد آنچه کرد
آیا خلیفه، فرد مناسبی برای اجرای این حدود است؟
---------------------------------------------------------------------------------
اهل سنت می گویند که ملاک در تعیین خلیفه اجماع مردم است (1) و چون مردم در انتخاب ابوبکر اجماع کردند لذا ابوبکر به عناون خلیفه تعیین شد.در خلافت ابوبکر اجماع حاصل نشد.آنچه از تواریخ به دست می آید ، و مورد اتفاق همه مورخین و محدثین است ،این است که هیچ گونه اتفاق آرایی در مورد بیعت ابوبکر حاصل نشده است،گروه زیادی از بیعت تخلف ورزیدند، و این گروه افرادی عادی نبودند، بلکه همه جزو شخصیت های بارز علمی، و مردان شایسته ای بودند همچون بنی هاشم،
(( اهل ( حل و عقد) چه کسانی بودند؟ آنانی که خود محور اختلاف و نزاع بودند..... آنان معتقد بودند که هر یک برای خلافت شایسته تر از دیگری است، طلحه در تعیین عمر از سوی ابابکر، اعتراض می کند، تمایلات شخصی در شورای خلافت که از سوی عمر تعیین شده، نقش اصلی را ایفا می کند، برخی از آنان به کینه توزی توجه نموده ، و بعضی دیگر جانب داماد خود را می گیرد. شروط تهدید آمیز عمر روشن می سازد که او خود نیز از درگیری آنان بی اطلاع نبوده است .
------------------------------------------------------------------------------------
این زاویهای بسیار بسته از زندگی فردی است که دوّمین خلیفه مسلمین پس از رسول خداست. از همین زاویه آیا او با کسی که در دامان رسول خدا صلّی الله علیه و آله پرورش یافته و خود را به نجاسات دوران جاهلی هرگز و هرگز نیالوده، میتواند برابری کند؟
-------------------------------------------------------------------------------------------
یکی از دلایلی که از سوی مهاجرین- این کاندیداهای خلافت- برای کسب منصب جانشینی در سقیفه اقامه شد، از این قرار بود که ایشان خطاب به انصار چنین گفتند:
________________________________
http://shia-hagh.com/