ستوده  مرند

ستوده مرند

در فتنه ها ، چونان شتر دوساله باش ، نه پشتی دارد که سواری دهد ، و نه پستانی تا او را بدوشند .حضرت علی (ع)
ستوده  مرند

ستوده مرند

در فتنه ها ، چونان شتر دوساله باش ، نه پشتی دارد که سواری دهد ، و نه پستانی تا او را بدوشند .حضرت علی (ع)

شعری در خصوص اربعین حسینی

به گزارش مشرق، عبدالرحیم سعیدی‌راد از شاعران کشورمان به مناسبت فرا رسیدن اربعین سید و سالار شهیدان و 72 تن از یاران با وفایش شعر زیبایی سروده است. این شعر به شرح زیر است:


اربعین آیینه‌ای از کربلاست

انتها نه! ابتدای ماجراست


ادامه مطلب ...

چند شعر برای سالروز 9 دی


دیشب ورق زدم صفحات کتاب را


خواندم هزار مرتبه این حرف ناب را


«باشم و یا نباشم اگر در میانتان


دست غریبه ها ندهید انقلاب را»

ادامه مطلب ...

سلام بر دفاع مقدس

سلام بر لباسهای خاکی آغشته به خون و ماسه،    


                                سلام بر ایمان، جهاد، شهادت، 

سلام بر سجادههای سرخ عبادت،                      

                                       
  
   
سلام بر نواهای نینوایی،                        
                            سلام بر تاولهای شیمیایی،
                        
سلام بر زخم رهایی،                            
س
لام بر ترکشهای مأمور،     

         سلام بر تیرهای معذور،


سلام بر زخمهای باز                 

        سلام بر خبرهای تخریب،

سلام بر اسطورههای تهذیب،          

سلام بر منتظران بیشکیب،


هفته دفاع مقدس در سال جهاد اقتصادی بر تمامی رزمندگان دوران دفاع مقدس و بسیجیان سلحشور گرامی باد

ادامه مطلب ...

ولایت خود نسیمی از بهشت است

امیر عاملی از شعرای متعهد کشور، جدیدترین سروده خود تحت عنوان «ولایت خود نسیمی از بهشت است» را در اختیار فارس گذاشته که به شرح زیر است:

عراق و مصر و تونس یا که لبنان
همه عشاق رهبر مثل ایران

چه رهبر؟ تاج سر، نور دو عین است
و میراثی از آن پیر خمین است

خمینی عاشقش بوده است و ما نیز
به جان او نموده بس دعا نیز

امام مهربان او را دعا کرد
دری از او به سوی دوست وا کرد

سخندان و سخن‌سنج و حکیم است
هر آنکس نیست با رهبر، رجیم است

چگونه بی‌ولای او توان زیست
دمی نشناختن او را روا نیست

ولی امر ما «سیّدعلی» را
نگهدار ای خدای هر دو دنیا

خداوندا ولایت را نگهدار
دل او را ز خیل ما میازار

هر آنکس بی ولی شد انحرافی است
بگویم باز یا این‌قدر کافی است؟

ولی از فتنه‌ها آگاهمان کرد
ولایت پیر، پیر راهمان کرد

جهان باشد ولایت را خریدار
هلا ای خصم دون! حرمت نگهدار

چگونه می‌شود او را ندیدن
و ناز غیر رهبر را خریدن

به دورش جملگی پروانگانیم
به پیری هم ز نور او جوانیم

شعری از مبین اردستانی

به مناسبت 22 سالگرد ارتحال حضرت امام (ره )

دنیا بدهکارست تا دنیاست

به این دل بی آینه تنها

دیروزهای بی تو فرسودن

امروزهای بی تو بودن را
دیروزهای بی تو لب تشنه
امروزهای بی تو جان بر لب

خورشیدی و دیروز و امروزم
بی تو برایم دیشب و امشب
طومار تنهایی و غم هستند
هر شب به هم پیچیده ی دردند

این کوچه های بی تو سرگردان

تا صبح دنبال تو می گردند
دلخوش به ماهم در شب شبهه

دلخوش به ماهم در شب تردید

ماهت غریب افتاده در برکه

کی می رسد صبحی که برگردید؟

یادی از آغاسی

باهمة لحن خوش‌آوایی‌ام
دربه‌در کوچة تنهایی‌ام

ادامه مطلب ...

شهر من


حسین اسرافیلی

دیده ام، تن های بی سر را به خاک
سینه ها دیدم فراوان، چاک چاک
آسمان، در چشم یاران تنگ شد
مسجد و محراب از خون، رنگ شد
سنگ و خاک جاده با خون شسته ایم
زیر آوار، آشنایان جسته ایم
این همه بیداد، آخر بگذرد
زخم تیر و تیغ و خنجر بگذرد
شهر من! ای شهر پر آوای درد
ای نشان پایداری در نبرد!
زیر هر گامی شقایق کاشتیم
تا که این پرچم فرا افراشتیم
قلب تاریخ زمینی شهر من!
غرقه در خون این چنینی شهر من
!

محرم

محرم ماه الفت با جنون است


چراغ کوچه هایش بوی خون است


محرم حرمت خون است و خنجر


تلاطم می کند حنجربه حنجر


دل من فدای دو دست اباالفضل


به قربان چشمان مست اباالفضل


ربود از همه ساقیان گوی سبقت


به چوگان دل ناز شست اباالفضل


غم ِ زهرا مرا سوز درون داد


دم ِ حیدر به من شور جنون داد


حسین آمد به زخم دل نمک ریخت


مرا با شور عاشورا در آمیخت


مرا سودای زینب در به در کرد


نصیبم جرعه ای خون جگر کرد


ز فرط تشنگی بی تاب گشتم


عطش دیدم ز خجلت آب گشتم


چه ها گویم ز مَشک تیرخورده


ز دست ساقی شمشیر خورده


به خاک افتاد مشک از دست ساقی


دو عالم پر شد از بوی اقاقی


مشامم پر شد از داغ شهیدان


که می گردم بیابان در بیابان


یا بقیه الله آقا جان تسلیت . . . .

مثنوی منتشر نشده سیدجواد میری

کاش زهرا هم زیارتگاه داشت

                           

ای تجلی‌گاه نور کبریا
فاطمه ای بهترین عبد خدا

آفرینش پای‌بست مَقدمت
زنده عیسی‌دم بود از یک دمت

ای فدایت جان من جانان من
ای تولایت همه ایمان من

ای بهار بی‌زمستان علی
ای دل و جان از ولایت منجلی

آسمان‌ها خیره در اعجاز تو
مصطفی دارد همیشه ناز تو

قبله من، کعبه من، خانه‌ات
روح عاشق‌گشته‌ام پروانه‌ات

حجره‌ات والاتر از هفت آسمان
دوست‌دارانت ز آتش در امان

شیر میدان نبردی فاطمه
اسوه مردان مردی فاطمه

دشمن تو تا به حیدر چیره شد
آسمان هفت‌عالم تیره شد

جان خود وقف ولایت کرده‌ای
با دفاع خود قیامت کرده‌ای

در میان کوچه غوغا کرده‌ای
مشت دشمن را تو خود وا کرده‌ای

بین دیوار و در ای روح نبی
ناله می‌کردی علی جان یا علی

ای شفابخش دل‌ بیمارها
ای خجل از یاد تو مسمارها

مخزن اسرار حیدر سینه‌ات
روح پاکی‌ها دل آیینه‌ات

ای خدای عشق، ای عشق علی
روز و شب گویم به آوای جلی

روز و شب گویم به صد شور و نوا
تا رسد این گفته بر عرش خدا

«کاش از قلبم به قلبش راه داشت»
کاش زهرا هم زیارتگاه داشت

کاش از شوقم چنان مرغ سحر
می‌زدم گرد مزارش بال و پر

می‌پریدم تا کنار تربتش
می‌شنیدم ناله‌های غربتش

خبرگزاری فارس

شعر: برای روشنایی، تو غزه و تو صعده

هم بی بی سی و هم اون صدای آمریکاشون
بازوی اجنبین، لعنت به هر دو تاشون

آمریکا و انگلیس هر یک به فکر خویشن
بر خاک پاک ایران این ناکسا سیریشن

یکی تو فکر نفته اون یکی دنبال گاز
یکی به اسم فرهنگ اون یکی با بوق و ساز

سکولاریسم اون ها معنی هرزه داره
یعنی که بذر شیطون توی دلا می کاره

وقتی که بذر شیطون تو دلها زد جوونه
همه می شن اسیرش بعدشم اون میمونه

میمونه توی دل ها تا که خدا نمونه
"استعمار فرانو" این معنی همونه

دمکراسی، آزادی، جامعه ای که بازه
اما اگه ببینی دماغشون درازه

ابوغریب رو دیدی؟ گوانتانامو رو چی؟
خدا رو شکر ندیدی! ازم نپرس یعنی چی!

برای روشنایی، تو غزه و تو صعده
بمبای فسفری شون، ریسه ی لامپ می بنده!

این دو تا از جنس هم فرزندشون حرومه
رژیم صهیونیستی کارش دیگه تمومه

بیاین با هم بخونیم آواز خوب براشون!
یعنی همه بخونیم که "مرگ به هر سه تاشون"

طرح از سید مسعود شجاعی طباطبایی (کاریکاتوریست برجسته‌ی کشور) و شعر احسان محمودپور در تکمیل آن