ستوده  مرند

ستوده مرند

در فتنه ها ، چونان شتر دوساله باش ، نه پشتی دارد که سواری دهد ، و نه پستانی تا او را بدوشند .حضرت علی (ع)
ستوده  مرند

ستوده مرند

در فتنه ها ، چونان شتر دوساله باش ، نه پشتی دارد که سواری دهد ، و نه پستانی تا او را بدوشند .حضرت علی (ع)

والنتاین خط امامیها!!!

گوشی شیخ اصلاحات زنگ می خوره. شیخ خوب نگاه گوشی میکنه و چون  

 

نمیتونه شماره رو بخونه و فارسیش هم ضعیفه، گوشی رو برداشت و گفت:  

 

 

دفتر غلام کرباسچی، من مسئول دفترشون هستم. از پشت گوشی  

 

شاه سلطان حسین جون بهش میگه: این خنگ بازیها چیه؟ مگه خبر نداری  

 

روزوالنتاینه؟ کروبی میگه: والنتاین چیه؟ والنتاین رو کی کشت؟ کجا دفنش  

 

کردن؟ به کی رای داد و.. دهنش کف میکنه و ساکت میشه. سلطان حسین .. 

 

جون گفت: والنتاین همون روزیه که حاجی شهرام برات لوپ لوپ جایزه  

 

دارخرید.والنتاین رو ننه جونت فهمید تو نفهمیدی؟. شیخ دوباره میگه: بگید  

 

والنتاین بیاد پیشم. شاید الان زندان باشه، احتمالا کرباسچی هم  

 

میشناسش. 

ومن یه نامه از امام دارم در مورد شب والنتاین و.... تلفن قطع میشه.


- آقای چیز به شاه سلطان حسین جون زنگ میزنه و میگه کجایی؟ حسین میگه: ایتالیا.  

 

 آقای چیز: تو این شرایط چیز تو چیز رفتی ایتالیا چیزکار کنی؟ سلطان حسین جون: روز  

 

والنتاینه و من قصد دارم از زحمات بانوان ایتالیایی و به خصوص نسل جوونش به جهت  

 

نوعدوستی تشکر کنم. پریالسال خیلی مهمون نوازی کردن و خیلی خوش گذشت. دستای منو  

 

به گرمی فشردن و میدونی ایرانیا هم مهمون نوازن و منهم جبران کردم و دستای پرمهرشونو به  

 

 

گرمی فشردم. آقای چیز: من یه فرد انقلابیم بیام والنتاین چیکار؟ راستی والنتاین مرده یا  

 

زندس؟ 

  

اگه زندس مجلس ختمش کی هست تا بیام؟ خدا رو خوش نمیاد تو مجلس ختم شرکت نکنی.  

 

سلطان حسین جون: منکه تازه سفرم شروع شده، الان بانو چویی- یانگوم- سوسانو و...  

 

همه  هستند. آنجلینا هم سلام میرسونه و میگه: رای من کو؟ الان دارم در مورد نقش  

 

دختران ایتالیایی در پیوند اسلام و مدرنیته صحبت میکنم. قذافی هم داره با چند تا خانم صحبت  

 

میکنه تا ارشادشون کنه!!!. انشاله با دست پر برمیگردم.  

 

منبع : حسین قدیانی   افق


 و این داستان ادامه دارد حتما بخوانید  

گوشی شیخ اصلاحات زنگ می خوره. شیخ خوب نگاه گوشی میکنه و چون  

 

نمیتونه شماره رو بخونه و فارسیش هم ضعیفه، گوشی رو برداشت و گفت:  

 

 

دفتر غلام کرباسچی، من مسئول دفترشون هستم. از پشت گوشی  

 

شاه سلطان حسین جون بهش میگه: این خنگ بازیها چیه؟ مگه خبر نداری  

 

روزوالنتاینه؟ کروبی میگه: والنتاین چیه؟ والنتاین رو کی کشت؟ کجا دفنش  

 

کردن؟ به کی رای داد و.. دهنش کف میکنه و ساکت میشه. سلطان حسین .. 

 

جون گفت: والنتاین همون روزیه که حاجی شهرام برات لوپ لوپ جایزه  

 

دارخرید.والنتاین رو ننه جونت فهمید تو نفهمیدی؟. شیخ دوباره میگه: بگید  

 

والنتاین بیاد پیشم. شاید الان زندان باشه، احتمالا کرباسچی هم  

 

میشناسش. 

 

ومن یه نامه از امام دارم در مورد شب والنتاین و.... تلفن قطع میشه.


- آقای چیز به شاه سلطان حسین جون زنگ میزنه و میگه کجایی؟ حسین میگه: ایتالیا.  

 

 آقای چیز: تو این شرایط چیز تو چیز رفتی ایتالیا چیزکار کنی؟ سلطان حسین جون: روز  

 

والنتاینه و من قصد دارم از زحمات بانوان ایتالیایی و به خصوص نسل جوونش به جهت  

 

نوعدوستی تشکر کنم. پریالسال خیلی مهمون نوازی کردن و خیلی خوش گذشت. دستای منو  

 

به گرمی فشردن و میدونی ایرانیا هم مهمون نوازن و منهم جبران کردم و دستای پرمهرشونو به  

 

 

گرمی فشردم. آقای چیز: من یه فرد انقلابیم بیام والنتاین چیکار؟ راستی والنتاین مرده یا  

 

زندس؟ 

  

اگه زندس مجلس ختمش کی هست تا بیام؟ خدا رو خوش نمیاد تو مجلس ختم شرکت نکنی.  

 

سلطان حسین جون: منکه تازه سفرم شروع شده، الان بانو چویی- یانگوم- سوسانو و...  

 

همه  هستند. آنجلینا هم سلام میرسونه و میگه: رای من کو؟ الان دارم در مورد نقش  

 

دختران ایتالیایی در پیوند اسلام و مدرنیته صحبت میکنم. قذافی هم داره با چند تا خانم صحبت  

 

میکنه تا ارشادشون کنه!!!. انشاله با دست پر برمیگردم.


- سومین متفکر و عالم زن برتر جهان: من خودم لرم- بابام لره و مادرم هم لره. پس من هم لرم و بچه هام نیز لرن. عموم هم لره پس پسر عموم هم لره. و چون خاله و عمه ام لرن پس پسر عمه ها و دختر عمه هام نیز لرن. پس ما رای دادیم و این یعنی تقلب. آقای چیز ترکه و دوماد لرا. من هم عروس ترکام پس تقلب شده. والنتاین خارجیه و من چند تا کتاب در موردش نوشتم. خودم دیدم والنتاین لباس سبز پوشیده بود و مامورا گرفتن بردنش اوین. اگه آزاد نشه، بازم بیانیه میدیم. این یعنی تقلب. چند بار به آقای چیز گفتم برام والنتاین چیز بخره، امسال هم که بنده خدا بیکار شده و همش تو خونه پای اینترنت مفت نشسته  و هی چت میکنه، میره تو فیس بوک و میگه من رییس جمهورم، سایتهای جک و اس ام اس رو نگاه میکنه، گیم نت بازی میکنه، روزی سه بار با سایت کلمه مصاحبه میکنه، تمرین میکنه تا لکنت زبوشن از بین بره و دیگه چیز چیز نکنه و...


- شیخ اصلاحات: شب والنتاین خوابم برد یهو بیدار شدم دیدم کریسمسه. پس تقلب شده و من میخام پیاده برم تا جماران. کرباسچی قول داده بود برای شب والنتاین و کریسمس که بابانوئل میاد، کفشامو واکس بزنه. اما قرص خواب آور بهم دادن و وقتی بیدار شدم دیدم کفشام نیست و وسط خیابون افتادم. یه دفعه دیدم منو شبیه بابانوئل گریم کردن و بچه ها هم ریختن دورم و شعار میدادن: مهدی به جون شهرام   اگه به ما پول ندی   شاه تورا می کشیم. من هم دست در جیبام کردم و از 300 میلیونی که از شهرام گرفته بودم و از پولهای بنیاد شهید به بچه ها و خانواده های فقیر الهیه- شهرک غرب- ولنجک و.. دادام. من بابانوئل نیستم و تقلب شده. به بابانوئل و والنتاین خانم تجاوز شده و بعد سوزوندنشون. در این هنگام دهن حاجی کف میکنه و .. می خوابه


- فائزه الخاتون: شب والنتاین با دوستای مهدی رفتم ساندویچ بخرم  و بخورم که منو دستگیر کردن. آخه تو ساندویچم فشنگ بود. سوار موتور دوستای مهدی شدم و فرار کردم( از موقعی که داداش جونم ما رو تنها گذاشته، دیگه بدون برادرم سخته تو تجمعات شرکت کنم. هر وقت سطل آشغال آتیش گرفته یا مغازه خراب شده می بینم یاد مهدی می افتم. ولی رفیقاش به خصوص اون موتورسوراه و اون بدنسازه جای خالی برادرمو پر کردن. در ضمن من شبها با اجازه پدر و مادرم میرم بیرون و یا تجمع. هر وقت هم منو میگیرن، رضایت نامه والدین و کارت شناسایی نشون میدم  و سریعا آزاد میشم). بابام به گوشیم زنگ زد و گفت کجایی؟ گفتم با یکی از یاران انقلاب در حال مردم سواری هستیم و مامورا دنبالمن. این امت خداجوی موتورسوار باید هرچه زودتر آزاد بشن و الا من آشتی نمیکنم و وحدت بی وحدت. در غیر اینصورت باید منتظر وحشت ملی باشید.

- عطاء ابولزوجات: والنتاین نمونه یک دختر خوب و نجیب است. با والنتاین در مرکز گفتگوی تمدنها آشنا شدم. خیلی خوب، متمدن و دموکراتیک بود. هرکاری می خواستیم انجام بدیم به رای می گذاشتیم و درنهایت نظر من انجام میشد. الان چند تا والنتاین دارم و انشاله امسال یه والنتاین خوب تو بی بی سی دیدم که قراره در شب مقدس میلاد بهاء الله عقد کنیم به مهریه 14هزار سطل آشغال سبز- یک جلد کتاب مقدس براندازان جین شارپ- یک شاخه گل خرزهره- سفر سیاحتی زیارتی اورشلیم و....


- شیخ مدعی مرجعیت: هرکس والنتاین برای دوستش چیزی نخره، پس شک نکنید که حرامزاده است. این هم از حرامزادگیشونه که چیز نمی خرن. دولت کودتا باید روز والنتاین رو تعطیل رسمی اعلام کنه. گرفتن دست دوشیزه ها و دوست دختران در این شب برای یک شب هیچ اشکال شرعی، سیاسی و.. ندارد و همگان را به رعایت و انجام این فریضه دعوت میکنم.. اهمیت والنتاین از عید غدیر و مبعث اگر کمتر نباشه، کمتر هست و اگه بیشتر نباشه پس حتما کمتره.


- پس از برگزاری روز والنتاین  و شب آن در یک سری محافل خاص سیاسی که سابقه منفی در رواج چند همسری- صیغه های پنهانی- بگو و بخند با دختران جوان- دست دادن با دختران و..  داشتند، فردای آنروز چند تن از جوانانی که با دوست دختراشون وارد مجلس شدند و بدون دوست دخترشون خارج شدن، جلو دفتر یک حزب خاص و محفل سیاسی جمع شدن و ضمن الله اکبر گفتن،  شعار دادن: دوست دخترمو پس بده- دوست دخترم کجاست؟ .... دروغگو  دوست دخترت کو؟ می نویسیم والنتاین  می خوانیم دختر دزدی- والنتاین قلابی ابطال باید گردد- وای اگر شیلاجون حکم جهادم دهد دروغهای....نتواند که جوابم دهد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد